درد و دل با خودم

چند دل نوشته

بخشش کنید اما نگذارید از شما سوء استفاده شود.

عشق بورزید اما نگذارید با قلبتان بد رفتاری شود.

اعتماد کنید اما ساده و زود باور نباشید.

حرف دیگران را بشنوید اما صدای خودتان را از دست ندهید.

+نوشته شده در شنبه 21 تير 1393برچسب:,ساعت1:25توسط منصوره | |

عشق یعنی یکی بود...

و یکی نابود...

عاشقش بودم عاشقم نبود وقتی عاشقم شد که دیگه دیر شده بود حالا می فهمم چرا اول قصه ها میگن یکی بود یکی نبود.

+نوشته شده در جمعه 20 تير 1393برچسب:,ساعت14:55توسط منصوره | |

این جمعه هم از دیدن رویت خبری نیست 

دیگر نفسم هم...نفس معتبری نیست.

رد می شود این جمعه و تا لحظه ی اخر از امدن سبز تو اما اثری نیست....

+نوشته شده در جمعه 20 تير 1393برچسب:,ساعت14:19توسط منصوره | |

هیچ بارانی نمی بارد مگر صفا دهد.
هیچ گلی جوانه نمی زند مگر هدیه شود.
هیچ خاطره ای زنده نمی ماند مگر شیرین باشد.
هیچ لبخندی نیست مگر شادی بیاورد.
وهیچ بهاری نمی اید مگر سال دیگری در پیش باشد.
پس بگذار باران شوق بر زندگی ات ببارد تا روحت را صفا دهد.
گل های عشق در دلت جوانه زنند تا انهارا به دیگران هدیه کنی .
خاطراتت قشنگ باشند تا همواره بیادشان بیاوری.
لبخند بر لبانت نقش بندد تا شادی را بیفشانی.
و بهار بیاید تا بدانی باز هم فر صت بودن هست……

 

+نوشته شده در شنبه 1 تير 1392برچسب:,ساعت13:31توسط منصوره | |

+نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت16:39توسط منصوره | |

 حال من خــــرابُ مبهمه ...

+نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت16:34توسط منصوره | |

آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی ...

کی بود ؟ کجا رفت؟ چرا بود و چرا نیست ؟ ...

+نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت16:26توسط منصوره | |

 

 
بد نــــــیست اگر کمی به هم فکر کنیــــــــم

در بحبوحه خنده به غم فکر کنیم

بد نــــــــیست اگرخانه ما سیمانیســـــــــت

به خشت و گل و نفوذ نم فکر کنیم

هر وقت زیادمان دلی میشکـــــــــــــــــند

بد نــــــــیست که یک لحظه به هم فکر کنیم

من عاشق و تو هر که در این عصر غریب

بد نیست اگر کمی به هم فکر کنیم

+نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت16:15توسط منصوره | |

 اجازه آقا
من تازه آمده ام
هنوز نمی دانم روی کدام نیمکت بنشینم
توی کدام کتاب دنبال ردپای صداقت بگردم!
من جا مانده ام در اولین برگ
در اولین سطر"ای نام تو بهترین سرآغاز"
شعر عاشقی هیچ حفظ نکرده بودم
یک بار سالها دور، از رو خوانده بودم
که پر از غلط های املایی بود
نتیجه اش یک صفر بزرگ
اجازه آقا 
من دوباره آمدم
تا مهربانی دلم را با زندگی جمع بزنم
ضرب در بی نهایت
با دلهای شما تقسیم کنم
من آمده ام
تا یک مثنوی بلند عاشقانه را
برای این کلاس از حفظ بخوانم
فرصتی دوباره می خواهم

 

+نوشته شده در سه شنبه 14 خرداد 1392برچسب:,ساعت14:35توسط منصوره | |

 خسته ام؛ 

خسته تر از آنی که خیانت کنم 

...تنهایم؛ 

تنها تر از آنی که عاشق شوم

+نوشته شده در سه شنبه 14 خرداد 1392برچسب:,ساعت14:32توسط منصوره | |